می ایی
عمری در اقیانوس عشق تو نشستم
در انتظارت موج دریا را شکستم
گاهی به طوفان بلا خود را سپردم
گاهی به ساحل در هوای تو نشستم
عشقت زده آتش به اعماق وجودم
عاشق ترینم من به عالم تا که هستم
رازی به دل دارم که افشا می نمایم
بعد از خدا تو را به دنیا می پرستم
دانم که می ایی از فراسوها ز رویا
می گیری از روی محبت هر دو دستم
نظرات شما عزیزان: